::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

۱۲۸- بدون عنوان!

بازم بگین توی ایران تورمه و گرونیه!
اینجا یه پارچ دوغ یه نفره، ۱۷۰۰ تومن. چلوکباب بختیاری ۱۷۰۰۰ تومن!

پ.ن: کسی که اینجا، توی رستوران ایرانی چلوکباب کوبیده سفارش بده، اون وخ بجای دوغ نوشابه سفارش بده، باید بره سرش و بذاره بمیره!!

۱۲۷- بدون مخاطب!!

یکی از نیازهای اولیه هر آدمی، اینه که احساس کنه یه آدم قابل اعتمادیه!!
قابل اعتماد نه از نظر اینکه بهش اعتماد بشه و یه چیزی بهش بسپرن... نه!
اعتمادی که بشه باهاش حرف زد.
مطمئنا باید یه جور اعتماد دو طرفه باشه... ولی اگر نباشه هیچ وقت ارتباط بین دو نفر رشد نمیکنه. اگر به یکی اعتماد نداشته باشی،
که بهش بگی فلان مشکل پیش اومده، مسلما در مورد چیزهای مهمتر و بزرگتر هم بهش اعتماد نمیکنی.

ولی... بعضی وقتها حرف نزدن نشونه بی اعتمادی نیست. بعضی چیزها رو نمیشه گفت. بعضی مشکلاتی که شاید به ۲نفر مربوط بشه ولی ۱ نفر بیشتر توش نقش داشته باشه باید توسط اون یه نفر حل بشه! به اشتراک نذاشتن - شاید فعل خوبی نباشه ولی منظور رو میرسونه - یه مشکل، یه موضوع نشونه بی اعتمادی نیست. در بعضی از -شما تو فارسی چی میگین؟ :پی- مقطع های زندگی باید مشکلات رو خودت حل کنی!!

...
...
...
پ.ن: به نظر من اختراع -!!- Back space یکی از بدترین اتفاقاتی بوده که میتونه برای یه وبلاگ نویس افتاده باشه. نه! ببخشید، برای کسانی که وبلاگ میخونن!
برای جلوگیری از سوء تفاهم هائی که میدونم پیش میاد یه ۱۰-۱۲ خطی رو پاک کردم!!

پ.ن: کسانی که به زبان انگلیسی علاقه دارن شدیدا توصیه میکنم کتاب Remote Control نوشته Andy Mcnab رو حتما بخونن. البته پیشاپیش از کلمات زیبا! عذرخواهی نمیکنم!! به من چه! مگه من کتاب و نوشتم؟! کتاب های دیگه اش رو هم توصیه میکنم!!