۱۵ ساعت! ۱۵ ساعت خیلیه ها! یعنی واقعا خجالت داشت. ۲ سال کلی توی ایران ویراژ و لائی و راننده آژانسی(!)رانندگی کردم، بعد اینجا ۱۵ ساعت نشوندنم کلاس رانندگی!! حالا ۲ شنبه که این قر و اطفار های امتحان دو دست روی فرمون و خلاص نکردن و ... تموم شد، خدا کنه مثل اخوی گرام نشم که توی ایران نتونم بشینم پشت ماشین. باید زودتر یه ماشین اجاره(!) کنم برم یکم رانندگی درست و حسابی رو تمرین کنم تا مثل این بچه سوسولها عادت نکردم تا چی میشه ترمز دستی رو میکشن که یه وخ پشت چراغ ماشین عقب نره!!!
این بود انشای من :پی
پیکان که ندادن دستت راحته دیگه!
از پیکان داغونتره بابا :دی
اجازه اقا
حرف مادر خانمتو گوش کن بهنفعته .
چشم!
سلام
ممنون پست قبلیه جوابمو ندادی :-?
سلام.
جواب چیو؟
من که از پس زبون تو بر نمیام. امیدوارم توی رانندگی از پس مامان من بر بیای :دی
من سعیم رو میکنم! توکل میکنیم به خدا ببینیم چی میشه :دی یا مامانت با من کنار میان، یا خودت رانندگی میکنی :دی
با مامان من و آیپاد؟
موبایل خاموش، حرف نزن، حواست پرت میشه!
من توی رانندگی اگر حواسم به رانندگی باشه میرم تو باقالیا :دی
اونوخ اگه یکیشون مامان من باشه چی؟ :دی
(از اون جیغا که بغل من میکشه، بکشه رفتی تو باقالیا ها :پی)
من که دیدی آیپاد تو گوشمه موقع رانندگی :دی
خپ منم ترمز دستی میکشم خپ!
تازه خوبه که، یه کم تعدیل میشه رانندگیت، همراهان توی ماشین نترسن :دی
نه آخه! ترمز دستی داریم تا ترمز دستی :دی
اصلا هم خوب نیست! اگر همراهان توی ماشین نترسن که فایده نداره :دی