::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

۳۰۷ - جو!

بچه پررو! یادش رفته بعد ۲ سال که گواهینامه گرفته بود هنوز من مینشستم کنار دستش که رانندگی کنه. بعد حالا واسه من شاخ شده که بذار اولین باری که میشینی پشت ماشین من باشم، خیالم راحتتره! بدجور جوگیر شدی برادر من! فنتول بچه نگران رانندگی منه! تورو خدا ببین کار ما به کجا رسیدی که این بچه سوسول میخواد به من رانندگی توی جاده یاد بده!!!!

نظرات 1 + ارسال نظر
سوده 1389/04/18 ساعت 03:40 ب.ظ

حسین! داداشته ها! بزرگترم هست، احترامش واجبه. میدونم میره رو اعصاب، ولی اینجوری حرف نزن در موردش :*

راس میگم خب دیگه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد