::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

۱۳۶- بدون عنوان!

"من به عنوان یک جوان ایرانی وطن پرست در این انتخابات شرکت نکرده واعتقاد دارم هر ایرانی آگاه ولسوز وطن در این نمایش مسخره شرکت نخواهد کرد چون سران رژیم فقط حظور فیزیکی مردم را برای مشروعیت بخشیدن به حکومت ننگین خود می خواهند و از طرفی دیگر هیچ یک از معیارهای انتخابات رعایت نمی شود آنان که شرکت میکنند یا از رژیم می ترسند یا شعور سیاسی ندارند"

برام جالبن کسانی که به خودشون اجازه میدن با منطق(!)‌خودشون شعور یه سری دیگه رو زیر سوال ببرن!! مثل نماینده مجلسی که چند سال پیش وقتی رای نیاورد مردم ایران رو بی شعور تصور کرد!

آتیش زدن عکس احمدی نژاد همونقدر ابلهانه بود که بی احترامی به آقای خاتمی (دوره اول توسط به اصطلاح لباس شخصی ها، و آخر دوره دوم توسط یه سری از دانشجوها!!)

پ.ن: این پست آخرین پست امسال میلادی. تا ۱۷-۱۸ دی هم که اصلا راه نداره!
اگر بعدش آپدیت شد، که شد... اگر نشد یا هواپیما وسط هوا به یه بلای آسمانی گرفتار شده...
یا توی ایران اتفاقی افتاده که آرزو میکنم هواپیما وسط هوا به بلای آسمانی گرفتار بشه!
که در هر ۲ حالت خب دیگه ...

۱۳۵- سکوت شب و میشکنه تو آسمون دم رضا رضا رضا...

قربون کبوترای حرمت امام رضا
یادمه قبل از اینکه بیام اینجا، اوضاع انقدر بهم ریخته بود که نمیشد برم مشهد.
خیلی دلم میخواست برم. یهو یه جوری که فکرش رو هم نمیکردم طلبید.
دفعه بعدش حدود ۱ سال و نیم بعدش بود... هیچی عوض نشده بود.
هنوز همون حرمی که تا وارد میشی دلت پر میکشه میره آسمون...
ولی وقتی میخوای ازش بیای بیرون انگار همه غم های دنیا روی دلت میشینه...
همون حرمی که اذان خدابیامرز موذن زاده، قبل از نماز صبح، ۴ستون بدنت رو میلرزونه...
همون حرمی که...

همه مردم شاه و گدا
مرد و زن و پیر و جوون
از همه جا از همه رنگ
ذکر لبها یا امام رضا

بخدای خالق عشقت، که توئی خدای دلم یا امام رضا
۱۳۸۳. تولد امام رضا... حاج محمود

پ.ن: آدم وقتی میره توی سفارت ایران، نمیدونه دلش برای اونی باید بسوزه که از یه شهر دیگه اومده و مدارکش کامل نیست،
یا اونی که اون پشت نشسته و باید پای خدا و پیغمبر رو بشکه وسط تا بگه اگر دست من بود کارت رو راه مینداختم!