::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

۱۳۸- باز هم خصوصی!

یکسال از این پست میگذره...
فردا باز ۲۱ دی... یه روزی که ایکاش ۳شنبه هفته پیش میبود... ایکاش من ایران بودم و خیلی ایکاش های دیگه!
تولد یه آدم با معرفت... آدم؟ نه! یه فرشته که با دامن چین چین سفید به این دنیا اومده، ۲۱ سال پیش در چنین روزی... با یه دل پاک... با یه قلب مهربون.
یکی که خیلیه...
یکی که یه دنیاس...
یکی که....... (دیگه بیشتر از اینش خصوصی میشه!)

پ.ن: باز هم مثل پارسال ایکاش من ایران بودم...

۱۳۷- سفرنامه

به ذوافقار به عظم مصاف بردارد
چه جانماز پی اعتکاف بردارد
علی حقیقت نور است و هیچ ممکن نیست
که در مقابل شب انعصاف بردارد
دوباره مثل علی زاده میشود هرگز
مگر دومرتبه کعبه شکاف بردارد

الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام

یه سفر ۱۸ روزه ای بود که...
یه ۳ روز مشهدش خوش گذشت... با یه ۲ ساعت و نیم سه شنبه هفته گذشته!! ساعت ۴ تا ۶:۳۰ بعدازظهر!
اصلا من چرا دارم اینها رو اینجا میگم؟! ولم کنید تورو قرآن. حال و حوصله دارین شماها!!!

پ.ن: اصلا کی گفته که من باید به همه کامنتها جواب بدم؟! هر کی گفته خالی بسته!!
پ.ن: ای کاش میشد زمان رو نگه داشت!! مگه نه؟

پ.ن: راستی فردا عید غدیره؟! خب مبارک باشه دیگه!