::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

۲۴۲ - عادت میکنم!

va bebakhsh ke man bikhodi talafesh kardam
vaghte to kheili ba arzesh tar az inas

dige nakon

arzesh nadare
unam vase yeki mese man


دیگه این قرصهای زهرماری هم کاری واسه این سردردهای صاحاب مرده که صاحابشون من باشم نمیکنن!
عادت میکنم

۲۴۱ - رحمت الهی

یه روز ما عینکمون یادمون نرفت! خواستیم یکم هم این پای نفله توی کفش اذیت نشه، با دمپائی رفتیم دانشگاه! هوا باید ابری میشد، بارون هم فقط باید وقتی میومد که من از اتوبوس پیاده میشم تا برسم خونه! اون هم حتما صدای رعدوبرق نبوده، احتمالا خدا داشته اون بالا میخندیده!

بعدنوشت: دیگه دمپائی نمیپوشم!