یه چیزی می خواستم بگم یادم رفت
تو وبلاگ خدابیامرزم چرک نویس کرده بودم همش پرید..
یادم اومد بیام دوباره بگم؟
ز من هر آن که او دور
چو دل به سینه نزدیک
به من هر آنکه نزدیک
از او جدا جدا من
نه چشم دل به سویی
نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی
به یاد آشنا من
ستاره ها نهفته
در آسمان ابری
دلم گرفته ای دوست
هوای گریه با من
هوای گریه با من
هوای گریه با من
هوای گریه با من