::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

۴۷- التماس دعا!

میدونی، بعضی چیزا هست، که مستقیما به خودت مربوطه و با خودت سر و کار داره. اگر اذیت کننده باشه، خودت رو اذیت میکنه!
ولی اگر مربوط به تو نباشه، مربوط به یه نفر دیگه باشه، که اون یه نفر رو به عنوان یه دوست قبول داشته باشی، اون وقته کع غیر مستقیم،‌تو رو هم اذیت میکنه!(که در بیشتر موارد، اینجوری بیشتر اذیت میشی!)

نمیدونم توئی که الان داری این رو میخونی چقدر به این حرفی که میخام بزنم اعتقاد داری، ولی من اعتقاد راسخ دارم. چون تا حالا برای من جواب داده!
الان یه جوون ایرانی، یه وبلاگ نویس ایرانی، یه دوست غریبه! نیاز به دعا داره. اگر واقعا اعتقاد داری، اگر واقعا برات مهمه که با دعات (تنها کاری که میتونی بکنی!!) به یه نفر دیگه کمک کنی...بخون:

میگن اگر کسی ۴۰ شب سوره حشر(HASHR) رو به نیتی بخونه، خدا حاجتش رو میده!
مطمئنا اگر چند نفر برن در خونه خدا، خدا راحت تر جواب میده!

نمیدونم چند نفر به این کار اعتقاد دارند، چند نفر انجام میدن، اصلا هم برام مهم نیست!فقط و فقط چون ...هیچی، زیاد مهم نیست!
پس اگر مرد عملی، یا علی...

۴۶- نمیدانم...

نمیدانم چه میخواهم بگویم
زبانم در دهان باز بسته است
در تنگ قفس باز است و افسوس
که بال مرغ آوازم شکسته است
میان سینه ام دردی است خون بار
که همچون گریه میگیرد گلویم
غمی آشفته،دردی گریه آلود
نمیدانم چه میخوهم بگویم

بعضی وقتها که اینجوری میشه، با اینکه طرفم رو نمیشناسم، ولی...ولی دلم میخاد یه بهونه برای گریه کردن پیدا کنم!
دلم میخاد برم عرش پلوی خدا، دفترش رو نگاه کنم، ببینم چرا؟