::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

۲۶۱ - I am who I am

چند وقتی که رفته بودیم روز اول دانشگاه واسه این فنتول(!) بچه های لیسانس واسه آیکیدو تبلیغ کنیم، یه سری هم از یه ورزش رزمی دیگه اومده بودن به اسم Ninjutsu یا یه همچین چیزی خلاصه! یه کاغذ هم زده بودن بالای دکه(!) شون و روش نوشته بودن:

Do you want to be a Ninja?

- Mohammad, You wanna be a Ninja?
- Nah, they always hide behind a tree or attack from behind. Ninjas are back stabbers!
I like it up close and personal, you know, look the guy in the eye one second, pin him down to the ground in the next three
- Dude! You're scary!!
- Well, I am who I am!!

پ.ن: ماشالله باطری موبایل نیست که، نیروگاه ۸۰۰ مگاواتی برقه! بابا خاموش شو میخوام برم بخوابم!


۲۶۰ - خلاف بازی!

ساعت ۱۱:۱۵ اومدم دانشگاه، توی دفتر هیچکس نیست! اینام خلاف شدن دیر میان تازگیا!
یا شایدم امروز تعطیله من خبر ندارم! :پی