::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

۱۶۲- بدون عنوان

بمیرید بمیرید

۲سال پبش، یه همچین روزی بود. کلی حرف توی دلم بود. میترسیدم بگم. میترسیدم خیلی چیزها به هم بریزه. میترسیدم اینجوری بشه!
یه زیارت آل یاسین، رو به قبله. بعدشم اولین سوره حشر. خیلی نگذشت که خودت شرایط رو جوری کردی که ...

در این عشق بمیرید

سال قبل، یه همچین روزی اصلا جرات نکردم که بخوام چیزی بپرسم. از اولش دادمش دست خودت، گفتم شما خودت حواست هست. هرچی شما بگی.

در این عشق چو مردید

حالا امسال دیگه چیزی نمیخوام... هیچی نمیخوام جز اونی که صبح بعد از نماز، رو به ماه کاملی که از شرمندگی شما نیمه پنهان بود گفتم.

همه جان بگیرید

نمیگم چرا. جواب هیچ سوالی هم نمیخوام. اصلا سوالی ندارم که بخوام بپرسم و جواب بگیرم. فقط ...

پ.ن: حالا امروز اگر کسی بخواد ازم بپرسه چرا چشمات قرمزه، میگم داشتم مداحی گوش میدادم.