یه محرم دیگه هم اومد! خیلی ها محرم رو فقط برای سینه زنی و گریه و عزاداری میخوان!
سر اول محرم تا آخر صفر (خیلی با معرفت باشن) هر روز میرن هیئت، گریه،سینه زنی، زنجیر زنی!
یه شامی هم میزنن و میرن تا شب بعدی. درسته که صاحاب مجلس خیلی مرد تر از این حرفهاست و آخرش همین ها رو هم قبول میکنه و میبره زیر پرچم خودش*
ولی خداوکیلی خیلی نامردیه! فقط برای عزاداری که انقدر مظلومیت لازم نبود که. این همه سر بریده، این همه طفل یتیم. یکم دنبال درس عاشورا باشیم! یکم دنبال دلیل اتفاق عاشورا باشیم. یکم سعی کنیم، فقط سعی کنیم درک کنیم چرا حسین(ع) حج خدا رو ناتموم گذاشت، رفت و خودش رو که سر بریدن هیچ، همه خانواده اش هم به اسارت بردن!
توی عاشورا خیلی چیزها اتفاق افتاد. خیلی اتفاقاتی که درسته که توی مقتل های مختلف جورهای مختلفی نقل شده، ولی آخر همه این مقتل ها توی مطلومیت حسین(ع) و اهل بیتش مشترکن!
ولی همه اینها به کنار، مهمتر از گریه و عزاداری و سینه زنی و زنجیر زنی و دسته راه انداختن و اینها،
اون درس عاشوراست!
* میگن یه مسیحی داشته از عراق رد میشده، راهزن ها همه مالش رو میزنن! میمونه تا یه قافله مسلمون داشتن رد میشدن! با خودشون میبرنش تا کربلا و رئیس قافله میگه تو حق نداری اینجا وارد شی! بمون تا ما بریم عزاداری کنیم و برگردیم.
وقتی بر میگردن میبینن مسیحی داره گریه میکنه و به سر و سینه اش میزنه! ازش میپرسن چی شده؟
میگه شما که رفتین من اینجا خوابم برد! توی خواب دیدم ۳نفر اومدن! یکیشون یه دفتر دستش بود! اونی که بزرگتر بود و یه شال سبز داشت، پرسید اسم همه رو نوشتید؟ یکی از جوونهای کنارش گفت بله! پرسید اسم این شخص رو هم نوشتید؟ اون جوون جواب داد آقا جان، این مسیحی، برای زیارت شما نیومده.
فرمود مهم نیست، به حرم ما وارد شده، اسمش رو بنویسید! کسی که به حرم ما وارد بشه ما شفیعش میشیم!
... ارباب ما معلم عیس بن مریم است
سلام
چه خوش باشد که با گریستن هایمان در پی نِگریستن هایمان باشیم .
ایشالا
حلال جمیع مشکلات است حسین
شوینده لوح سیئات است حسین
ای شیعه تو را چه غم ز طوفان بلا
آنجا که سفینه النجات است حسین
چه صدایی ... (-I
نیستی کجایی؟