::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

::لحظه های دیوانگی::

آیاتی که به دلیل کمبود پیامبر به من نازل میشوند!

۲۰۸ - مدیون تو ام...

شبهای سخت ولی آرومی داره میگذره. همه این بداخلاقی ها ترکشهای این چند وقت باقیمونده همیشگیه! همیشه همینجوری بوده و هست و خواهد بود... وقتی انتظار میکشی، هرچی به پایان نزدیکتر میشی سخت تر میشه.

مثل این حرف این باباس(!) که میگه همیشه تاریکترین وقت روز لحظاتی قبل از صبح!


پ.ن: روزهای سختیه عزیز...

All I really know is you're the only reason I'm trying

۲۰۷ - میدونستم...

مطمئن بودن و اطمینان داشتن کلا چیز خوبیه. در کل اینکه جای شک برای خودت باقی نذاری (یا شایدم باقی نذارن) خیلی احساس خوبیه!

پ.ن: خودت وکیلی، امشب یه کاری کردی، که اگه قراره بگی نه، خودت باید از آسمون هفتمت پاشی بیای پایین بهم بگی نه! حضرت موسی هم نیستم که با نور راضی بشم ها، گفته باشم :دی